نماز پیامبر
March 15, 2024•2,003 words
باید متاسف بود که در شرایط کنونی از نماز، و دین ، تنها اعمال بدون ماهیت و معنایی مانده است.
ملا محسن فیض کاشانی در در کتاب «اَلْمَحَجَّةُ الْبَیْضاء فی تَهْذیبِ الْاِحْیاء» (جلد اول صفحه ۳۷۸) چنین نقل کرده است که چون وقت نماز فرا می رسید، علی، که درود خداوند بر او یاد، بر خود می لرزید. می فرمود: وقت ادای امانتی رسیده است که خداوند آن را بر آسمان ها، زمین و کوه ها عرضه کرد، آنها از قبول آن ابا کردند و از آن بیمناک شدند
در چهل و پنجمین آیه از سوره مبارکه بقره نیز فرموده است:
« وَاسْتَعِينُوا بِالصَّبْرِ وَالصَّلَاةِ وَإِنَّهَا لَكَبِيرَةٌ إِلَّا عَلَى الْخَاشِعِينَ »
«و از خداوند یاری بجویید با صبر و نماز، که نماز امری چنان گران و سخت مگر بر خداپرستان فروتن. »
در تمام طول تاریخ مدرن، قدرتمندان و صاحب قدرت در جامعه، از دین در جهت منافع خود استفاده کرده اند. آن را به نفع خود تحریف کرده و از آنجا که نظام آموزشی را نیز در اختیار دارد، دین مورد نظر خود را به نسل جدید معرفی میکند که نتیجه آن از بین رفتن دین در میان جامعه است.
در ایران نیز با وجود اینکه تایید بسیاری بر مسئله دین و اعمال آن میشود ، بصورتی که در مدارس و دانشگاه ها به روش های مختلف افراد را تشویق و مجبور به انجام اعمال دینی میکنند. و همین اجبار نیز موجب دل زدگی خواهد بود. اجبار به نماز خواندن و روزه گرفتن و ایجاد قانونی در این باره باعث میشود که مخالفت جدی نسبت به دین در جامعه ایجاد شود. مهمتر از آن اینکه به دلیل وجود این اجبار ، از اعمال دینی تنها ظاهری خشک و پوسیده خواهد ماند.
یکی از اعمال دینی که مورد تحریف قرار گرفته نماز است .
مشخص است که نماز در تمام ادیان الهی ذکر شده و برای نیایش انسان با پروردگار از ابتدای تاریخ بشر وجود داشته ، اما پیامبر اکرم، بعنوان خاتم الانبیا و کامل کننده دین الهی چگونه نماز را برگزار میفرمود ؟
برای اطلاع از این موضوع باید به نگارش هایی از سیرت پیامبر مراجعه نمود . اما اولین نگارش تاریخی درباره زندگی و سیره پیامبر ، به نقل از مورخین مسلمان ، ۱۲۰ یا ۱۳۰ سال پس از رحلت ایشان به رشته تحریر درآمده که به قلم ابن اسحاق میباشد.
«سیرة رسولالله» یا زندگی رسول خدا، که به «سیرهٔ ابن اسحاق» مشهور است، اثر محمد بن اسحاق بن یسار است که جزو اولین مورخان تاریخ اسلام است.
این کتاب را میتوان نخستین تلاش نسبتاً جامع برای نگارش وقایع زندگی خاتم الانبیا میباشد ، و بهعنوان اولین کوشش اصیل در این زمینه شناخته میشود.
اما این کتاب علاوه بر نگارش سیره نبوی ، به نگارش روایاتی از آغاز خلقت آدم تا پایان زندگی پیامبر اسلام پرداخته است . بعدها «ابن هشام» بخش هایی را که مربوط به زندگی پیامبر نمیشد، بهعنوان زوائد حذف کرد.
سیرهٔ ابن اسحاق دارای ساختار منظمی است، این نشان دهنده نگارش پژوهشی بوده و احتمالا علاوه بر تلاشهای خود او، تحتتأثیر استادان خویش نیز بودهاست. اگرچه اصل اثر از بین رفت، اما این سیره به صورت گزیده و بصورت گسترده در آثار مورخینی چون ابن هشام و تا حدودی طبری باقی مانده است . با این حال، ابن هشام در مقدمه زندگی نامه خود درباره نگارش سیره نبوی نوشته است که از شرح حال ابن اسحاق مطالبی را حذف کرده است چرا که «مردم را آزار می دهد».
یکی دیگر از منابع تاریخی اولیه، تاریخ لشکرکشی های محمد توسط الواقدی ( متوفی 207 ق) و کار منشی واقدی، ابن سعد البغدادی ( متوفی 230 ق) است.
بسیاری از مورخین معاصر آثار مذکور را بعنوان وقایع حقیقی می پذیرند. مطالعات اخیر محققان را به تمایز بین روایات مربوط به مسائل حقوقی و رویدادهای صرفاً تاریخی سوق داده است. در وقایع حقوقی، سنتها میتوانستند بعد از رحلت ایشان دستخوش اختراع شوند تا حاکمان از این طریق قدرت خود را حفظ کنند، در حالی که رویدادهای تاریخی، جدای از موارد استثنایی، ممکن است تنها مشمول «شکلگیری گرایشی» باشند. اما با توجه به آیات قرآن و اندک منابع حقیقی به جا مانده ، این موضوع کاملا قابل قبول است که پیامبر اسلام اگر چه در مدینه تشکیل حکومت داده و خود بعنوان رهبر این حاکمیت قرار گرفته بود، اما همواره موضوعات حقوقی و حاکمیتی را با دین جدا نمود
اما بارزترین مسئله در مورد زندگی پیامبر و تاریخ اولیه اسلام، این است که اطلاعات جمع آوری شده، از منابعی هستند که در زمان حیات پیامبر اکرم زندگی میکردند . اما فرهنگ غنی داستان سرایی و ادبیات نظم آن دوران که با نزول قرآن نیز بصورت شگفت آوری به تکامل رسید ، نشانه های از این جزئیات در طول قرن ها پدیدار شده است.
در قرآن کریم نام محمد که درود خداوند بر او باد ، با عنوان محمد ۴ بار و با عنوان احمد ۱ بار آورده شدهاست. احمد در سوره صف آیه ۶ و محمد در سورههای سوره آل عمران آیه ۱۴۴ و سوره احزاب آیه ۴۰ و سوره محمد آیه دوم و در سوره فتح آیه ۲۹ آمده است . و از آنجا که این حضرت پیام آور وحی بوده و حکمت خداوند بر آن بوده است که خاتم الانبیا کامل کننده دین الهی باشد ، فلذا کمترین اشاره در قرآن به زندگی ایشان و یارانش شده است .
اما میتوان وقایع مهم در مورد زندگی پیامبر را در آثار تاریخی نویسندگان قرن دوم و سوم هجری یافت . که شامل زندگینامه برترین مسلمانان از پیامبر به بعد است .
بریhttps://en.m.wikipedia.org/wiki/Muhammad#cite_note-FOOTNOTENigosian20046-27https://en.m.wikipedia.org/wiki/Muhammad#cite_note-28https://en.m.wikipedia.org/wiki/Muhammad#cite_note-29 الواقدی کتاب طبقات اصلی ابن سعد البغدادیhttps://en.m.wikipedia.org/wiki/Muhammad#cite_note-FOOTNOTEWatt1953xi-25
بسیاری از محققین این زندگی نامه های اولیه را به عنوان معتبر می پذیرند، اگرچه صحت آنها غیرقابل اطمینان است. [24] مطالعات اخیر محققان را به تمایز بین روایات مربوط به مسائل حقوقی و رویدادهای صرفاً تاریخی سوق داده است. در گروه حقوقی، سنتها میتوانستند دستخوش اختراع شوند، در حالی که رویدادهای تاریخی، جدای از موارد استثنایی، ممکن است تنها مشمول «شکلگیری گرایشی» باشند. [27]
حد
لارنس کنراد، مورخ و پژوهشگر تاریخی شرق شناس بریتانیایی ، در پژوهشی در کتابهای زندگینامهای را که در اوایل دوران پیامبر اکرم نوشته شدهاند بررسی میکند و و متوجه میشود که در یک بازه زمانی حدود ۸۵ ساله، سیره نبوی و وقایع زندگی پیامبر اکرم بصورت «سنت شفاهی » اعراب حفظ شده است. که این سنت، در زمان خود بسیار پیشرفته و دقیق وقایع را بصورت شفاهی از نسلی به نسل دیگر منتقل میکرد. نمونه بارز دقت این سنت را میتوان در نگارش متن قرآن کریم مشاهده کرد.
اما نماز که در قرآن با کلمه «صلاة» اشاره گردیده است، به منظور ستایش خداوند بکار رفته ، در ادیان الهی قبل از اسلام نیز بدون استثنا نماز را یکی از اصول خود می دانند . اما تا قبل از وحی قرآن، از کلمه صلاة برای اشاره به این عمل بکار نرفته بود .
صلاة کلمه ای عربی به معنای نماز خواندن و ستایش پروردگار است ، ریشه آن «صـلو» بوده و معمولا انگلیسی زبانان آن را برای اشاره به نماز مسلمان به همین صورت بکار میبرند.
به نظر میرسد با توجه به ریشه کلمه صلاة و آیاتی که این کلمه در قرآن کریم بکار رفته است ، نماز را عملی برای متصل شدن معنوی انسان به پروردگار خود خوانده اند .
در سوره هود آیه ۱۱۴ میفرمایند:«و نماز را در دو طرف روز و ساعات نخستین شب برپا دار، که یقیناً نیکی ها، بدی ها را از میان می برند، این برای یادکنندگان تذکّر و یاد آوری است»
همچنین در سوره مبارکه الاسراء خداوند متعال از آیات ۱۰۷ تا انتهای سوره درباره کسانی که به کلام خداوند ایمان آورده اند فرموده که با شنیدن کلام خدا بر زمین می افتند ( سجده میکنند) و در آیه ۱۱۰ درباره نحوه انجام نماز میفرماید:
«بگو: خدا را بخوانید یا رحمان را بخوانید، هر کدام را بخوانید ، نیکوترین نام ها فقط ویژه اوست. و نماز خود را با صدای بلند و نیز با صدای آهسته مخوان و میان این راهی میانه بجوی.»
و سپس در آیه بعد آنچه که در نماز شایسته است را میفرمایند:
«و بگو: همه ستایش ها ویژه خداست که نه فرزندی گرفته و نه در فرمانروایی شریکی دارد و نه او را به سبب ناتوانی و ذلت یار و یاوری است. و او را بسیار بزرگ شمار»
همچنین در سوره هود در آیه ۱۱۴ میفرماید:
و نماز را در دو طرف روز و ساعات نخستین شب برپا دار، که یقیناً نیکی ها، بدی ها را از میان می برند، این برای یادکنندگان تذکّر و یاد آوری
در منابع روایى و تاریخى مسلمانان و غیر مسلمانان گزارش هاى متعددى در باره اولین نماز پیامبر و چگونگی آن مطرح شده است. اما این گزارش ها با یکدیگر همسو نیست . بطور کلی مى توان گفت سه دیدگاه در این منابع مطرح شده است:
الف) نخستین بار نمازهاى پنج گانه در سفر معراج واجب شد;
ب) نماز ظهر، یک روز پس از سفر معراج، نخستین نماز پیامبر بوده است
ج) پیامبر قبل از بعثت یا دست کم در آغاز بعثت، نماز و نیایش به درگاه حق می داشتند، اما نمازهاى پنج گانه در سفر معراج بر پیامبر و امت اسلامى واجب شد.
دو دیدگاه نخست، در واقع یکى بیش نیست و مبدأ وجوب نماز بر پیامبر(صلى الله علیه وآله) و مسلمانان را پس از واقعه معراج مى داند، جز آن که یکى اولین نماز را نماز در شب معراج مى داند و دیگرى نماز ظهر روز بعد از آن را. ناگفته نماند که روایات مربوط به نماز پیامبر(صلى الله علیه وآله) در شب معراج نیز متفاوت است: یکى، نماز خواندن ایشان را در پیشگاه الهى باز مى گوید، در حالى که روایات دیگر به نمازهاى وى پیش از عروج به پیشگاه الهى، در بیت المقدس و طور سینا و مسجد کوفه و آسمان هاى مختلف و نیز به امامت ایشان بر انبیا و فرشتگان اشاره کرده اند.
یکی از مهمترین و نادیده گرفته شده ترین مسائل حکمتی ست که حضرت حق اراده فرمود .
محمد ، به استواری کلام چنین گفت که شناخته شده ترین نام در تاریخ بشر است که مقامی بالاتر از مقام اش نیست . از ابتدای تاریخ انسان خردمند تا کنون هیچ انسانی را نمیتوان یافت که نام و آوازش قبل از تولد و بعد از رحلت اش به نیکی یاد گردد. پس سوال اینجاست: چرا سیره نبوی قرن ها پس از رحلت اش به نگارش در نیامد؟
همان طور که خداوند میفرماید دین ، متعلق به وجود اوست که قبل از نزول وحی در لوحی محفوظ و ثبت گردیده بود. پس، آنچه پیامبران ، از آدم تا خاتم به وحی دریافت نمودند ، یکسان و واحد بوده است، نیازی به ذکر این حقیقت نیست که دین ، همگام با تکامل بشر ، کامل گردید تا آخرین پیامبر. مثل اینکه کتابی را به کودکی ۱۰ ساله هدیه دهند در ده جلد ، که جلد اول اش منتشر شده و جلد بعدی سه سال دیگر منتشر خواهد شد ، پس با تکامل. رشد ذهنی و تغییر علایق خواننده کتاب ، جلد دوم نیازمند تکامل و هماهنگی با خواننده است .
از آنجا که خداوند در ذات و صفات کمال مطلق است ، اراده اش نیز تمام مخلوقات او را احاطه فرموده ، در قرآن کریم
است که اطلاعات منبع به عنوان محصولات نامنظم فرهنگ داستان سرایی و پیشرفت روزافزون جزئیات در طول قرن ها پدیدار شده است. لارنس کنراد کتابهای زندگینامهای را که در اوایل دوره پس از شفاهی نوشته شدهاند بررسی میکند و میبیند که یک دوره زمانی ۸۵ ساله در این آثار در رابطه با تاریخ تولد محمد به نمایش گذاشته شده است. کنراد این را اینگونه تعریف می کند: «سیالیت (فرایند تکاملی) هنوز ادامه دارد» در داستان. 1
عبدالله بن عمر رضی الله عنه رضی الله عنه می گوید: دیدم رسول خدا هرگاه به نماز می ایستاد، هر دو دست خود را تا شانه بالا می برد و تکبیر را برای رکوع و سر بلند کردن از آن می گفت و استفاده می کرد. گفتن «سمیع الله لیمان حمیده». اما در سجده این کار را انجام نداد (یعنی دست بلند کرد). – صحیح البخاری، جلد ۱۲، کتاب اول صفحه ۷۰۳